جدول جو
جدول جو

معنی هالا بالا - جستجوی لغت در جدول جو

هالا بالا
قد و قامت رعنا، بلند بالا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالم بالا
تصویر عالم بالا
در فلسفه عالم علوی
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ رَ کَ دَ)
بسیار بالا، در تداول عام، بالاترین قسمت از صدر مجلس: فلان بالابالاها می نشیند،صدر مجلس می گزیند
لغت نامه دهخدا
(لَ مِ)
آسمان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 22 هزارگزی باختری الشتر و هفت هزارگزی باختر. ناحیه ای است واقع در جلگۀسردسیر و مالاریائی. 180 تن سکنه دارد. از سراب و رمزیار مشروب میشود. محصولاتش غلات، حبوبات، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است و ساکنان ده از طایفۀ یوسف وندند و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
نام آبادیی در کنار رود خانه شاهرود بین لوشان و منجیل بر سر راه قزوین به رشت
لغت نامه دهخدا
تصویری از حالا حالا
تصویر حالا حالا
باین زودی: (حالا حالا این کار تمام نمیشود) یا حالا حالا ها. باین زودی ها: (حالا حالا ها ما کار داریم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالابالا
تصویر بالابالا
بسیار بالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حالا حالا
تصویر حالا حالا
مأخوذ از عربی به معنی به این زودی
فرهنگ فارسی معین
آلبالو
فرهنگ گویش مازندرانی
گشاد گشاد، گشاد گشاد راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی